سپاه پاسداران فایل صوتی

رمزگشایی فایل صوتی گفتگوی فرماندهان سپاه

رمزگشایی فایل صوتی گفتگوی فرماندهان سپاه

۲۱ بهمن ۱۴۰۰ رادیو فردا یک فایل صوتی حدود ۵۰ دقیقه‌ای را منتشر کرد که بخش اصلی محتوای آن گفت‌وگوی محمدعلی (عزیز) جعفری، فرمانده پیشین و صادق (میرزاحسن) ذوالقدرنیا، معاون سابق اقتصادی و سازندگی سپاه پاسداران بود. این گفت‌وگو در سال ۹۷ در دفتر محمدعلی جعفری انجام شده و موضوع آن فساد و تخلف‌های نیروهای مرتبط با نیروی قدس سپاه، بنیاد تعاون سپاه و شهرداری تهران و راه‌های رفع و رجوع آن است.
در این فایل صوتی نام محمدباقر قالیباف، شهردار وقت تهران و رئيس فعلی مجلس ایران، قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه، جمال‌الدین آبرومند، معاون وقت هماهنگ‌کننده سپاه و حسین طائب، مسئول اطلاعات سپاه مطرح شده است. 

نسخه کامل فایل صوتی افشا شده جلسه فرماندهان سپاه

*ویکی‌فساد برای روشن‌تر شدن محتوای مکالمه، نکاتی را به متن افزوده است که در متن به رنگ آبی و در قلاب دیده می‌شوند.

ورود صادق ذوالقدرنیا [معاون اقتصادی وقت سپاه پاسداران] به دفتر محمدعلی (عزیز) جعفری [فرمانده وقت سپاه پاسداران] ....
ذوالقدرنیا با چند نفر احوالپرسی می‌کند. 
صدای گفت‌وگوی تلفنی آدم‌ها، صدای پا و سلام و احوال‌پرسی با چند نفر.
[یکی از مسئولان دفتر جعفری خطاب به ذوالقدرنیا]: ایشالا همیشه با دست پر بیایید.

- ذوالقدرنیا: خوبی؟ ۱۰ تا گردش‌کار همینطور مونده، می‌گه به حسین‌مردی [مسئول دفتر جعفری] بگو اگه نامه نیاوردی، بهت نمی‌دم، مستقیم می‌دم به عزیز [محمدعلی جعفری]. گفتم چی کار کنم؟
- مسئول دفتر: الان اینا برای گردش‌کاره؟
- ذوالقدرنیا: آره. هفت، هشت، ده تا نامه بوده باید می‌رفته. 
- مسئول دفتر: نرفته؟
- ذوالقدرنیا: نه،… [جعفری] میگه به من نداده. می‌گم آقاجون نوشتم. فرستادم. دادم بهش.
- مسئول دفتر: این گردش‌کارا خطرناکه‌ها. 
- ذوالقدرنیا: نه، هیچی نیست. این مالِ [شرکت]‌ دانش‌بنیانه.
- مسئول دفتر: این رزومه‌ یکی از این برادرهاست که بسیج دانشجویی کار می‌کنه. بیست ساله که رفته [سازمان]‌ اتکا.
[اتکا نام مخفف «سازمان تعاونی مصرف کادر نیروهای مسلح ایران» است که زیر نظر وزارت دفاع فعالیت می‌کند.]
- ذوالقدرنیا: اتکا، وزارت دفاع؟
- مسئول دفتر: الان مسئول شرکت صادرات و واردات وزارته [دفاع] است.
- ذوالقدرنیا: ها، تو بیزینس!
- مسئول دفتر: یه مدت چین بود. رئیس اداره بازرگانی ورامین شد و منتقل شد ناجا و رئیس شد و برگشت. بچه راست کار خودته. یه کاری بهش بدی، یه چیزی بگو تهش رو درمیاره.
- ذوالقدرنیا: [یکی رو میخوایم که] همه‌اش تهش رو در نیاره، وضع خیلی خرابه…(خنده) باشه بیادش. سپاهیه؟
- مسئول دفتر: نه، کارمند وزارت دفاعه. 
- ذوالقدرنیا: کارمنده، این رزومه‌شه؟
[صدای زنگ تلفن می‌آید. یک نفر در حال گفت‌وگو با تلفن]
- مسئول دفتر: آره، بهش گفتم یه رزومه بنویس. حاجی! این اتکا هم افتاد دست این ارتشی‌ٰمرتشی‌‌ها چیزی حالیشون نمی‌شه‌ها! (لحن استفهام انکاری)
- ذوالقدرنیا: اوهوم.
- مسئول دفتر: ما الان می‌دونی، چند نفر از بچه‌های بسیج دانشجویی زمان [علیرضا] زاکانی [شهردار کنونی تهران که سال‌های ۷۹ تا ۸۲ رئیس سازمان بسیج دانشجویی بود] توی اتکا هستن. نمی‌خواین کاری براشون بکنید. همه‌شون هم سابقه‌شون بالای ۱۶-۱۷ ساله. 
- ذوالقدرنیا: باشه، بیاد می‌ذاریم تو کار، پهلوی آقای [محمدعلی] وجودی. مال مجامع هستش، حسابرسی و اینا. تلفنش رو بده. 
[چندین ثانیه سکوت و صدای محیط و گفت‌وگوهای اطرافیان]
- ذوالقدرنیا: حسین‌مردی رفتش، نه؟ 
- مسئول دفتر: آره آره.
- ذوالقدرنیا: این نامه‌ [مسعود] مهردادی [معاون اقتصادی سازمان اطلاعات سپاه، عضو هیات مدیره بنیاد تعاون سپاه و عضو هیات مدیره بانک ثامن] داد به عزیز[جعفری]؟
- مسئول دفتر: نامه چی؟
- ذوالقدرنیا: یه پیشنهاد دادن بودن [در] هیئت مدیره [موسسه مالی اعتباری ثامن] که ایشون [عزیز جعفری] امضا بکنه. قرار شد عزیز [جعفری] ابلاغ کنه. چون رئیس هیئت مدیره هستش. الان تو بانک ما هیئت مدیره نداریم قانون می‌گه. [طبق] قانون اینا [عضو هیات مدیره] هستن. قبلا یه وکالت داده بودن. [هیات مدیره] به یه شرکت [وکالت داده بودن] ولی وقتی فرد زنده هستش، وکالتش اعتبار نداره. باید هیئت مدیره عوض کنیم که بانک نمی‌پذیره عوض کنیم. مجبوریم هیئت مدیره قبلی، تصمیماتی که می‌گیره رو امضا کنه. حتی تو جلسه قبل به سردار جعفری گفتم. گفتم ما دادیم [بخش] حقوقی و هیئت مدیره. بررسی کرد، کتبی‌اش کردیم. اون جلسه هم که ساعت ۹ شد دیگه؟ جلسه عزیز گفت که اونا باشن. یه جلسه‌ای رو هم گفته بذاریم. بذار ۸ تا ۹. عزیز گفته مال [عبادالله]‌ عبدالهیه
[عبادالله عبداللهی حدفاصل سال‌های ۹۱ تا ۹۷ فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا سپاه پاسداران بود]. [جلسه] مالِ شورا‌ی راهبردیه [قرارگاه خاتم‌الانبیای سپاه]. یعنی ببین! چیزی که ادعاست اینه که ما ۲۳ هزار میلیارد [تومان] به مردم بدهکاریم. 
- مسئول دفتر: عبداللهی بدهکاره؟
- ذوالقدرنیا: بله، 
- مسئول دفتر: به شرکت‌هایی که چی بودند!
- ذوالقدرنیا: پیمانکار، قصاب، بقال، فلان و بهمان… اینا، به مردم.
- مسئول دفتر: چقدر او [عبداللهی] طلبکاره؟
- ذوالقدرنیا: میگه ما ۳۰ هزار میلیارد [تومان] هم طلب داریم.
- مسئول دفتر: از کی؟ دولت که گفته ۱۰ هزارتا.
- ذوالقدرنیا: [عبداللهی] طلب ما رو باید مستند بگه. دولت می‌گه اینقدر! اختلاف دو میلیون سه میلیون نیست، اختلاف ۲۰ هزار میلیارد تومنه. الان آقای [سعید یونس] سینکی، [بازرس موسسات مالی سپاه] هم داره بررسی می‌کنه. منتها [عبداللهی]باید سند بده. 

دفاع مقدس

ملاقات ذوالقدر‌نیا و محمدعلی (عزیز) جعفری

سلام و احوالپرسی
ذوالقدرنیا: سردار یه کم انجیر استهبان براتون آوردم.
جعفری: انجیراتون رسیده. 
ذوالقدرنیا: آره. کم هم هست منتها به ما هم نمیدن دیگه. قبلا انجیر کیلویی ۱۰ هزار تومان بود الان شده هشتاد هزار تومان. همه‌اش می‌ره خارج.
جعفری: ها! خیلی گرون شده انجیر…

جعفری:این مصوبه‌ای که دادید [مسعود] مهردادی، همچنان دنبالشه و چیزهایی بیاره که من امضا کنم. و از من خواسته که امضا کنم تا این اختیارات را داشته باشه، آیا [محمد] کاظمی، [رئیس سازمان] حفاظت [اطلاعات سپاه] در جریانه؟
[سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، تشکیلات امنیتی داخل سپاه پاسداران است که از سال ۱۳۶۲ فعالیت آن شروع شده است و رئیس آن توسط رهبر جمهوری اسلامی منصوب می‌شود]. 
ذوالقدرنیا:  بله، اصلا رحمت [عارفی، از مسئولان امنیتی و بازرسی سپاه] در جلسه‌ها بوده، چون در جلسه‌ها مصوب کردیم. 
جعفری: رحمت بوده؟ 
ذوالقدرنیا: آره، رحمت هست.
جعفری: بعضی وقت‌ها رحمت هست اما هیچی نمی‌گه. کاظمی بعدا یک چیز دیگه‌‎ای می‌گه. (با لحن گلایه و نگرانی)
ذوالقدرنیا: ببینید سردار، من رک خدمت شما بگم، هیئت مدیره ثامن را از نظر بانک باید مدیرعامل تایید کنه و اسنادش را حتما باید هیئت مدیره امضا کنه. عیسی یک کار اشتباهی که کرد، چه کار کرد؟ این بود که یک شرکتی تاسیس کرد و از این‌ها وکالت گرفت. وکالت شخص زنده قابل قبول نیست.
جعفری: کی از اونا وکالت گرفت؟ عیسی شریفی [قائم مقام وقت شهرداری تهران]؟
ذوالقدرنیا: نه، عیسی رضایی [رئیس هیات مدیره موسسه ثامن در سال‌های ۸۹ تا ۹۷ و از اعضای هیات مدیره] وکالت گرفت که چون [اعضا] زنده هستند، [وکالت آنها] قابل قبول نیست. وقتی خودشون هستن. الان [محمدحسین نظری] توکلی [عضو هیات مدیره ثامن که از سال ۹۶ مدیرعامل این موسسه شد] هنوز هست. پنج عضو هیئت مدیره هنوز سر جاشون هستند. اون موقع هم کسی جایش نرفت. 
[موسسه ثامن سال ۱۳۷۶ در قالب تعاونی اعتباری ثامن‌الائمه در مشهد شروع به کار کرد و در طول یک دهه با راه‌اندازی حدود ۵۷۰ شعبه به یکی از مهم‌ترین بازوهای مالی بنیاد تعاون سپاه پاسداران تبدیل شد. این موسسه پس از بروز شایعه ورشکستگی در بهار سال ۹۶ و تجمع سپرده‌گذاران برای دریافت موجودی خود، وارد پروسه ادغام با بانک انصار، وابسته به بنیاد تعاون سپاه، شد و اردیبهشت سال ۹۷ این ادغام نهایی شد].
جعفری: یعنی در واقع اعضای هیئت مدیره ثامن اونا هستند.
ذوالقدرنیا: بله اونا هستند. 
جعفری: پس دکتر [آیت‌اله] ابراهیمی [مدیرعامل وقت بانک انصار وابسته به سپاه] چه کاره است؟
ذوالقدرنیا: دکتر ابراهیمی را ما گذاشتیم که نظارت کنه. 
جعفری: یعنی از طرف مالک [سپاه] مالکیت می‌کند.
ذوالقدرنیا: بله، از طرف ما. شما او را منصوب کردید و من به او گفتم آن‌ها را کنترل کن و حواست به اینها باشه.
جعفری: درسته در جلسه مصوب کردیم، اما صحبتی هم با کاظمی انجام بده، یا از رحمت بپرس که رفتی کاظمی را توجیه کردی؟ یا خودت به کاظمی بگو آقا این را مصوبه کردیما.
ذوالقدر‌نیا: باشد، حالا من صحبت می‌کنم.
جعفری: توجیه کن که بعدا یه دفعه…
ذوالقدرنیا: ما در جلسه توضیح دادیم که شما گفتید. ببینید وقتی که [هیات مدیره] اسناد را ثامن مثلاً امضا بکند دیگه همه جا قابل قبوله. اگر شما امضا نکنید…
جعفری: یعنی اختیار نداره اما مصوبات و تصمیمات را امضاء می‌کنه.
ذوالقدرنیا: بله، یعنی تصمیماتی که ما می‌گیریم را اجرا می‌کنه، تا [هیات مدیره] قانونی [تشکیل] بشه. اصلا دستور نمی‌ده، نه تصمیم می‌گیره، نه دخالت می‌کنه، مثلا فرض کنیم پرونده‌ای داریم ...
جعفری:  این متن نامه‌ای که [مسعود مهردادی] خواسته من امضا کنم، حسین‌مردی گفت چنین چیزی نداریم.
ذوالقدرنیا: ما فرستادیم.
جعفری:  هیچ چیز نیست. گزارشاتون هست. مصوبه جلسه هست. اما نامه‌ای که باشه مثلا نیست.
ذوالقدرنیا: اون نامه را می‌دانید ما چه کار کردیم؟ این نامه‌ای که ما تنظیم کردیم موند تو هیئت مدیره. همه از جمله دکتر عباسی [از] بخش حقوقی و دکتر [خضرالله] حیدرزاده، [رئیس مرکز اقتصاد مقاومتی بنیاد تعاون سپاه] بوده. همه خوندند و تایید کردند. 
جعفری: پنجشنبه که جلسه داریم، اون‌جا مطرح کنید، بخونید تا بحث هم بشه.
ذوالقدرنیا: اصلا از خود عباسی حقوقی می‌خوام که بیاد توضیح بده. چون کارهایی که وجود داره باید روال بگیره تا فردا اشکالی پیش بیاد از ما ایراد نگیرند. سردار جعفری، بحثی که داشتم خدمت حضرت‌ عالی، بحث آقای [عبادالله] عبدالهی و بحث بسیج که دوتا معاون وزیر کشاورزی آمدند و صحبت کردند. همان بحث الگو بود که آقای [حمید] تقی‌زاده، [رئیس بنیاد تعاون بسیج]، تاکید داشت این اصل است و اتفاق بیفتد، کارهای مختلفی انجام شد. ما ۲۰  سال پیش یک سند راهبردی داشتیم که محسن [رضایی، فرمانده سپاه در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۶] امضا کرده بود که اصلا دیگه تغییری نکرده بود. ما رفتیم، با عبداللهی، پرستویی، تقی‌زاده و اینا هماهنگ کردیم ، عین آن طرح بر اساس اختیاراتی که وجود داره امضا می‌شه، منتها ما هنوز امضا نکردیم. چهارشنبه بعدازظهر جلسه هست.
جعفری: بین ما و وزیر و اینا؟
ذوالقدرنیا: بله، بین شما و [محمود حجتی]، وزیر [جهاد کشاورزی]. وزیر این بخش را امضا می‌کند و شما این بخش. عین همونه که آقا محسن با وزیر امضا کرد.
جعفری: وزیر قبول کرده؟
ذوالقدرنیا: بله بله. معاونش، همه هستند. دوتا معاون‌های وزیر هم امضا می‌کنند. وقتی رفتیم اون‌جا، همه کارهای کارشناسی، زیر مجموعه و همه کارهاش انجام شده. این [عبدالمهدی] بخشنده، [معاون برنامه‌ریزی وزارت جهاد کشاورزی] که گفته بودید این باشه و اون یکی نباشه، هم این امضا می‌کنه و هم اون. [عبادلله] عبدالهی هم چون [فرمانده] قرارگاه [خاتم‌الانبیا] است، این را امضا می‌کنه. ما هم از طرف معاونت [اقتصادی سپاه] رفتیم، جلسات را برگزار کردیم. عین همین را شما امضا می‌کنید که سند می‌شه. حالا من گفتم اگر شما نظری دارید.
جعفری: بخونم با دقت ...
ذوالقدرنیا: تا چهارشنبه به ما بدید تا من اعمال کنم. حالا وزیر این را پذیرفته، کشاورزی پذیرفته، عبدالهی، تقی‌زاده و نیروهاش، همه پذیرفتند. این‌ها را قبلا برای شما فرستاده بودیم.
جعفری: این‌ها وقتی همینطور می‌آد، حسین‌مردی در کارتابل می‌گذاره. من اصلا ندیدم. این موردی‌ها را که زمان داره، به علی‌آبادی بده، بگو بدن به من تا دستی به من بده، به علی‌آبادی بگو نده اونور، مستقیم بده به من. 

ذوالقدرنیا: مورد بعدی اون موشک بود که گفتید آزمایش کردیم، آقای [علی اصغر] نوروزی، [معاون آماد و پشتیبانی سپاه] امضا کرد، کارشناسش امضا کرد.
جعفری: گیرشون چی بود؟
ذوالقدرنیا: [لحن عوض می‌شود/ صدای آهسته‌تر/ محرمانه] [حمید] نوروزی، [رئیس وقت بنیاد تعاون سپاه استان تهران] یک تشکیلاتی درست کرده بود، رقیب خود برزگر [فردی که موشک ساخته بود] اما نتونست درست کار کنه. بعد اونا رفتن باهاش صحبت کردن که تو بیا اینجا برای ما. 
جعفری: مالِ خود نوروزی‌اینا؟ یعنی مالِ [معاونت] آماد [پشتیبانی سپاه]؟ آماد که نمی‌تونه ...
ذوالقدرنیا: آماد که تشکیلات داشتن. مهندس داشتن. بعد نوروزی صحبت کرد که این دوساله باید یک ساله بشه. شما کار درستی که کردید این بود که فرمودید نوروزی چون خریداره، باید خودش امضا کنه. اگر یادتون باشه، ما یک تست گذاشتیم در ورامین. شما گفتید نه، برو نوروزی را بگذار سر کار. ما یک تست داشتیم که قرار بود شما تشریف بیاورید، شما گفتید نوروزی بیاد کافی است. نوروزی و اورنگی، همه آمدند. سردار، این تا تست زد، [موشک] پنج سانتیمتری زمین حرکت می‌کرد، بین کوه و با وجود موج، قشنگ به نقطه هدف زد. نوروزی گفت ۱۰۰ درصد من قبول دارم، اصلا عزیز هم لازم نیست بیاد.
جعفری: همون موقع یا الان؟
ذوالفقار نیا: همون موقع. 
جعفری: از اون موقع تا الان شش ماه گذشته،‌ قرارداد نبسته. 
ذوالقدرنیا: نه نبستن. حالا چرا نبستن؟ آقای [مجید]خراسانی، [مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه].

جعفری: درباره قیمت هم یک چیزهایی می‌گفت.
ذوالقدرنیا: درباره قیمتش، همه‌‌اش بحث شده. کارشناس وزارت دفاع را آوردیم. از ریاست‌جمهوری آوردیم. اینها همه مستند شده. نوروزی گفت من همین را می‌خوام….[قرارداد را] یک ساله هم کردیم. اگر یادتون باشد بحثی داشتم [درباره] RTR. بابازاده گفت ۹ مرحله را من می‌خوام بروم. شما گفتید نه، تجاری‌سازی [پروژه‌ها] باید از [شرکت‌های] دانش بنیان جدا بشه. [به نظر می‌رسد درباره یک فرایند برای تعریف، پیگیری و به نتیجه رساندن و تجاری‌سازی و فروش پروژه‌های شرکت دانش بنیان سپاه صحبت می‌کنند.] یعنی مثلا این‌ها [شرکت‌های دانش‌بنیان] از مرحله ۱تا ۵ را انجام بدن، مرحله ۵ به بعد را بخش دیگر انجام بده. ببخشید آقای خراسانی خیلی محتاطه. گفت این را من امضا نمی‌کنم. گفتم اینا رو بده عزیز هم امضا ‌کنه [با خنده]. خراسانی حالا به من تلفن زده. نوروزی [معاونت آماد و پشتیبانی سپاه] قرارداد بسته،‌ هفت تا [هفت میلیارد تومان] هم داده. نوروزی گفت فردا تو امضا کنی من پرداخت می‌کنم. آقای بابازاده که همون موقع امضا کرد. دانش‌بنیان‌مون یک اشکال داشت اما تند بودند تو کارهاشون. این ولی خیلی کنده. مثلا [بیژن] رنجبر، [قائم مقام دانشگاه آزاد که در آن زمان معاون پژوهشی دانشگاه آزاد بود] که برده اونجا، به جای این‎که ما از دانشگاه آزاد استفاده کنیم، طرحی که قرار بوده برای ما اجرا کنه، الان اونجا برای دانشگاه اجرا کرده. من گفتم آقای خراسانی، ما رنجبر را آوردیم اینجا خلاء چهار، پنج سال قبل جبران بشه، دو تا کار اساسی انجام بشه. حالا در جلسه گفت حلش کردم. منتهی این [محسن] دهنوی [نماینده مجلس یازدهم که در آن زمان معاون ستاد توسعه زیست فناوری در معاونت علمی و فناوری رئیس‌جمهوری بود]، بسیار آدم خوبیه. الان رفته ریاست‎‌جمهوری.
جعفری: ریاست‌جمهوری؟
ذوالقدرنیا: چرا؟ رفته پیش [سورنا] ستاری، [معاون علمی و فناوری رئیس‌جمهوری اسلامی ایران] چون اینجا بهش کار ندادند. حالا می‌شه اون را جانشین کرد. چون آقای رنجبر اکثر وقتش اونجاست. مسئول پژوهش یک دانشگاه بزرگه. این [دهنوی] را اگر شما می‌شناسید… 
جعفری: می‌شناسم...
ذوالقدرنیا: این را بگذارید جانشین. این خلاء را پر کنید. اگر درباره بخش دانش‌بنیان شما با [مجید] خراسانی، [مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه]  صحبت کنید خیلی موثر خواهد بود. 
جعفری: پس باید یک کاری انجام بدم. جلسه‌ای بگذارم، گزارش [بنیاد علمی اقتصادی] توانا و تفکیک را بگیرم و از جمله بحث‌های تخلفات بنیاد [تعاون سپاه] را بپرسم. چی شد بالاخره. 
ذوالقدرنیا: مسائل اون بحث درآمده، یک سری از تخلف‌ها [مثل بدهی ۱۰۷۱ میلیارد تومانی بنیاد تعاون سپاه به نیروی قدس سپاه و دادن پول به شرکت‌های شخصی و پوششی] محرز شد، ما امضا کردیم، قرار شد بدهیم به [سازمان] حفاظت [اطلاعات سپاه].
جعفری: باید باهاش برخورد بشه؟
ذوالقدرنیا: خیر، یک گیری که [جمال‌الدین] آبرومند، [معاون هماهنگ‌کننده وقت فرمانده کل سپاه و رئیس هیات مدیره بنیاد تعاون سپاه] داره، ما همه کاری کردیم، [به اعضای هیات مدیره] گفته امضا نکنید. شما نوشتید صورتجلسه مالی را امضا کنید. دوباره رفته گفته امضا نکنید. حالا [علیرضا] بابازاده، [مدیرعامل بنیاد علمی اقتصادی توانا که اکنون مدیرعامل پتروشیمی خراسان است] و اون سه تا [مدیران بنیاد تعاون سپاه] می‌گن ما امضا نمی‎‌کنیم. ما هم اگر صورت‌ وضعیت مالی را امضا نکنیم، بالاخره [جلسه] مجمع [عمومی بنیاد تعاون سپاه باید برگزار شود] دیگه. قانون تجارت یک سیری برای تصویب طرح‌های [مجمع عمومی] داده. ما چهار نفری امضا کردیم و دادیم خدمت شما. گفتم تو بنویس آقای [مصطفی] علی‌پور [پیمانکار بنیاد تعاون سپاه]، [معاون مالی بنیاد تعاون سپاه] و [مجید] خراسانی، [مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه] امضا می‌کنه. من هم امضا می‌کنم، [خضرالله] حیدرزاده، [رئیس مرکز اقتصاد مقاومتی بنیاد تعاون سپاه] هم امضا کرد. [آبرومند] گفته بود امضا می‌کنم. اما همین‌طور معطل می‌کنه. این‎ها که معطل کنند، ما نمی‎‌تونیم مجمع را برگزار کنیم. اگر مجمع برگزار کنیم، یک سری پول‌ها را برگردوندن. ما گفتیم در یک سری خلاف‌ها پول را برگردونید. یک سری خلاف محرز وجود داره، این پول‌ها را برگردونید.
جعفری: سقفش چقدره؟
ذوالقدرنیا: یک میلیارد [تومان]، یک و نیم میلیارد [تومان]، دو میلیارد [تومان]. همین حدودها. 
جعفری: چه کار کردند؟ 
ذوالقدرنیا: رفتن با اشخاصی قرارداد بستند که اصلا ربطی به اون‌جا نداشتند. مثلا به یکی طرحی، پوششی، چیزی دادند و کاری کردند. مخصوصا اون داماد [آبرومند]، برادر خانمش هست که جانشینش بود، اون خیلی خرابکاری کرده. اون مسئول مالی‌اش بود، اصلا سند‌سازی کرده. 
جعفری: اگر تحویل [سازمان] حفاظت [اطلاعات سپاه] بدهیم، به عنوان چیزی که کشف کرده، همه جا گزارش می‌ده، قضایی می‎‌کنه و همه این اتفاق‎‌ها می‎‌افته.
ذوالقدرنیا: حالا ما بهش گفتیم آقای آبرومند تو بیا این‌ها را امضا کن.
جعفری: حالا اگر ما این‎ها را برای رسیدگی تحویل [سازمان] حفاظت بنیاد بدیم بهتر نیست؟ [مجید] خراسانی، [مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه] با [سازمان] حفاظت بنیاد [رفیق]ه؟
ذوالقدرنیا: ببینید، همه حفاظت‌‎ها عملیات‎‌شون متمرکزه. دست [محمد] کاظمی، [رئیس سازمان] حفاظته [اطلاعات سپاه].

[محمد کاظمی در میان فرماندهان سپاه با نام کاظم هم شناخته می‌شود].

آن‌ها هیچ اختیاری برای احاله به قوه قضائیه ندارند. مثلا پرونده تا یک مرحله می‌ره بعد تحویل بخش عملیات‎‌شون می‌شه که دست کاظمیه. خوراک رو اونها می‌دن، اونها می‌فرستن. البته یک راه داره. من بحثی با [علیرضا] بابازاده کردم. گفت تو پدر من. گفتم باشه، تو پول را برگردون. گفت من برمی‌گردونم. بعد گفت من کامل نمی‌تونم، قسطی‌اش کن. گفتم باشه من قسطیش می‌کنم. این‌ها را جمع کنیم و جلسه‌ای با کاظم بگذاریم. چون اگر بره به دادگاه، هیچ چیز گیر ما نمی‌آد. دادگاه همه چیز را ضبط می‌کنه و به خزانه می‌ره.
جعفری: آبروی همه هم می‌ره ...
ذوالقدرنیا: آره. گفتم حالا این‌ها که قابل حل شدنه و در درازمدت می‌تونه پول را برگردونه. بیایم با هم صلح کنیم. گفتم من این کارها رو انجام می‌دم و تو کارهای مربوط به خودت را انجام بده، پول‌ها را برگردون و ضمانت هم بگذار. چون این پرونده به همین سمت هدایت کرده که اصلا کسی نره [به سمت دستگاه قضایی]. اگر یادتون باشه گفتید بدید قضایی، گفتم سردار تحویل دستگاه قضایی ندیم تا گیر نیفتد.  
[درباره بازگشت این پول‌ها اطلاعی نداریم اما می‌دانیم علیرضا بابازاده اکنون مدیر عامل هلدینگ پتروفرهنگ وابسته به  صندوق ذخیره فرهنگیان است.]
جعفری: می‌خواهید یک کار دیگه کنیم؟ من با آبرومند صحبت کنم، بگم این [علیرضا بابازاده] پذیرفته پول را که خورده و برده، پس بده تا جلسه‌ای بگذاره، شما باشید،  کاظم یا حفاظت بنیاد باشند.
ذوالقدرنیا: کاظم باشد بهتره. چون حضور حفاظت بنیاد را باید کاظم بپذیره. خود کاظم باشه، بایست بنیاد هم باشه.
جعفری: پس بهتره کاظمی توضیح بده و بگه دو حالت داره، یا قسطی کنند و پول را برگردونند یا تحویل مقام‌های قضایی داده بشن.
ذوالقدرنیا: بله
جعفری: البته شاید کاظم حفا [سازمان حفاظت اطلاعات سپاه] چیز دیگری هم بعدش بگه، این‎که ما چاره‌ای نداریم جز قضایی کردن. 

ذوالقدرنیا: ببینید، برخی موارد درسه، مثلا اگر جرمی محقق شده باشد و کسی گزارش نکنه که خودش مجرمه. اما همون حفا [سازمان حفاظت اطلاعات سپاه] یا اگر شرایطی باشه و بگن توافقی کردیم با فرمانده، بر اساس فلان مصلحت که تحویل مراجع قضایی ندن، این اگر امضا بشه، مشکلی نداره. 
جعفری: بذارین یک کاری کنیم پس، جلسه‌ای برگزار کنیم، با حضور خراسانی، شما، علی‌پور، علی‌پور پیمانکاره دیگه؟ من، آبرومند و کاظمی. شما با هم گزارش ارائه کنید، آبرومند هم باشه. بعدش شما با اون جلسه‌ای بگذارید که این جلسه جلوی من نباشه، که حرمت جلوی من ریخته بشه. پیش من خجالت بکشه. آن‌جا چنین چیزی گفته بشه، آبرومند این تصمیم را بگیرید که خب اینا را باید برگردانی. شما اینا رو مصوبه کنید. هم تو جریان قرار بگیره آبرومند که این اتفاق‌ها افتاده…
ذوالقدرنیا: یعنی جلسه در حضور شما نباشه؟
جعفری: جلسه اول با من باشه بدون بابا‌زاده، بدون بابازاده.
ذوالقدرنیا: فقط شما و خراسانی و کاظمی و علیپور. حیدر‌زاده هم باشد، خوبه. چون به مالی اونجا رسیدگی کرده. 
جعفری: آره دیگه حیدرزاده هم بیاد. ما می‌تونیم این جلسه را پنجشنبه هم بگذاریم، قبل یا بعد از جلسه خودمون. ساعت ۹ جلسه پنجشنبه است، می‌تونیم قبل یا بعدش بگذاریم. جلسه پنجشنبه تا ده، ده و نیم طول می‌کشه، از ۱۰ و نیم تا ظهر کاری ندارم، همین را پر می‌کنیم. بنویس جلسه را تا بدونند. یا به علی‌آبادی بگیم بعد از جلسه، یک جلسه خاص [بنیاد علمی اقتصادی] توانا است، همه اون‌ها هم هستند. 
ذوالقدرنیا: من قبل از جلسه کاظمی را توجیه می‌کنم. این سند را اگر امضا کنید، همه کارهایش را هم انجام دادیم و فرستادیم برای شما. خراسانی امضا کرده. فرستادم برای شما. یک امضا کنید...
جعفری: این خطاب به کیه؟! خراسانی به نوروزی نوشته؟
ذوالقدرنیا: چون قبلا برای ضمانت چک می‌گرفتند، من به نوروزی ضمانت دادم، می‎خواهیم به جای او چک بگذاریم، به اصطلاح اصفهانی‌ها چک بذاریم …
جعفری: [بخشی از نامه را زیرلب می‌خواند] خواهش می‌کنم راجع به موضوعات و موارد زیر اظهارنظر فرمایید. یک روش اجرایی توافق براساس … جزئیات آن در قرارداد پیش‌بینی خواهد شد.کسورات قانونی مرتبط با قرارداد …
ذوالقدر: حقوقی تایید کرده. 
جعفری [خواندن را ادامه می‌دهد]: میزان پیش‌پرداخت و نحوه پرداخت ... بابا این چیزی نیست که من امضا کنم. دقت کن، شاید اشتباه می‌کنی. این نامه‌ای است که آقای خراسانی خطاب به نوروزی یک توضیحی داده، گفته آقا اینه، با توجه به موافقت ...
ذوالقدرنیا: نه نه، نامه اصلیش دست شماست. من به اینجا فرستادم. همون که خراسانی خطاب به شما نوشته. این استدلال همان نامه است که من ضمیمه نکرده بودم. 
جعفری: اما این چیزی نیست که من باید امضا کنم. درست نیست من چنین چیزی بنویسم...
ذوالقدرنیا: سردار جان، نامه‌ای که آقای خراسانی هفته گذشته برای شما فرستاده، خطاب به شماست.
جعفری: راجع به همین پروژه؟
ذوالقدرنیا: درباره همین پروژه است. دست حسین‌مردیه. خودم آمدم دادم نامه را به حسین‌مردی. این استدلالیه که خراسانی جهت اطلاع شما نوشتند. حالا بر اساس این نامه، آقای خراسانی یک صفحه به شما نامه نوشته که من ضمانت نوروزی را حل کردم و من می‌خوام از این نخبه یعنی برزگر [فردی که موشک ساخته بود] یک چک بگیرم. چون نخبه که ضمانت ۱۰ میلیاردی نداره، علمش ضمانتشه. شما خودتون سابقه‌اش را از حسین‌مردی پی‎گیری کنید. این نامه قبل از اون نامه است که تنظیم شده.
اما سردار، در کمیته‌ای که [عطالله] صالحی، [جانشین ستاد کل نیروهای مسلح] و آبرومند این‌‌ها هستند، کارشناسان خوبی آوردیم، با صالحی و این‌ها چفت هستند. سه چهار تا کار به ما دادند که شما به ما ابلاغ کنید که ما بر اساس زمانبندی [جلو ببریم]. همه این‌ها را برای شما فرستادیم قبلا. امضا هم کردید، در تاریخ ۷/۹. زمانش هم گذشته. این‌ها هم آمده اینجا، باید اجرا کنیم تا به آقای صالحی بدهیم که بیاد در کمیته که بعد برود برای ستاد کل [نیروهای مسلح]. سه تا نامه بوده، همه را مشخص کردیم، امضا هم کردیم. این یکی، این دومی و این سومی. این‌ها را تا امضا نکنید، ما گیرشان هستیم. این پیرو آن کمیته است که شما تشکیل دادی و خدمت شما گزارش دادیم، این همان به اصطلاح برنامه دراز‌مدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت است. 
جعفری: من باید امضا کنم؟
ذوالقدر‌نیا: بله، این‎ها اگر بخوان بیان، باید بگیم زیر مجموعه همون کمیته بوده. ما همه این‎‌ها را با تاریخ فرستادیم اینجا. من صبح آمدم از حسین‌مردی پرسیدم.
جعفری: اصلا کارها با حسین مردی [مسئول دفتر جعفری] جلو نمی‌ره، نمی‌دونم چه کار می‌کنه. یک کارتابل اینجا گذاشته، مثلا کارتابل مطالعه. بعد گفتم چیزهایی که آقای ذوالقدرنیا می‌آره به من بده. بعد دیدم گزارش‌ها و صورتجلسه‌هایی که شما فرستادید را در این کارتابل گذاشته.
ذوالقدر: نه من این‌ها را خودم آوردم.
جعفری: چه زمانی آوردی؟
ذوالقدرنیا: تاریخ‌شون یادداشت شده. همه سه تا نامه، تاریخ‌هاش را من آوردم تا پی‌‎گیری کنید. پس این رنجبر را چه کار کنیم؟ شما گزارشی از پیشرفت کار از خراسانی و رنجبر بگیرید.
جعفری: ما در جلسه پنجشنبه می‌تونیم گزارشی از آخرین وضعیت توانا بگیریم و مالی را هم گزارش بگیریم. رنجبر هم می‌تونه باشه. قبلا هیئت مدیره بوده دیگر. پس بگید ساعت ۱۰و نیم رنجبر هم بیاد. آقای خراسانی و رنجبر گزارشی از تفکیک و دیگر مسائل بدن. آخرش هم من بگم آقای رنجبر... 
ذوالقدرنیا: بگید جانشین کی گذاشته ...
جعفری: من اونجا به رنجبر بگم شما که به دانشگاه آزاد رفتید، چقدر اینجا وقت می‌گذارید؟ و باید چه کار کنیم؟
ذوالقدرنیا: این بهترین راهه. چشم این را خدمت شما می‌فرستم. شما که فرمودید به آبرومند بگید که جواب بده، یکی یکی دستور نده، ما جلسه‌ای داشتیم خدمت آقای آبرومند یک جدول تهیه کردیم و بهش دادیم. همان جدول خدمت شما توضیح دادیم که هشت هزار میلیارد تومن کم داریم یا شش هزار. گفت اینو بده من، و این رو در ۱۳۲ صفحه دادم بهش. گفتم این رو ما نوشتیم، داخل سپاه هم هست، هر کجا کم یا زیاد داره، بگو من اصلاح کنم. سردار تمام این‌ها را در دو، سه روز خوند و بعد گفت آقای صادق [ذوالقدرنیا] همه این‌ها را قبول دارم. اما اون تحلیل‌هایی بود که نوشته حضرت آقا [علی خامنه‌ای] فرموده هدف [اصلی] کمک به نیروی قدسه، ۹۰ درصد به قدس بدید و ۱۰ درصد به سپاه، دستور شما هم بود. گفت اونا را بردار. گفتم این که تحلیله، من به اون کار ندارم، من کار به جدول دارم. اصل جدول هم که اینجاست. گفتم این را نگاه کن. شما برای [نیروی] قدس دو سال در [هلدینگ] یاس کار کردی،  هزار و ۷۱ میلیارد [تومان] بدهی بالا آوردی. اینقدر پول بهش دادی، اینقدر هم گرفتی ازش. اموال هم دست شما بوده. 

[«شرکت گروه توسعه اقتصادی یاس» مشهور به «هولدینگ یاس»، وابسته به بنیاد تعاون سپاه بود. شرکت‌های زیرمجموعه این هلدینگ از سال ۹۳ فعال بوده‌اند ولی آگهی تاسیس هلدینگ خرداد سال ۹۴ منتشر شده است. این شرکت در حوزه‌های خدمات شهری، ساخت‌وساز، واردات و ... فعالیت داشت و مهم‌ترین طرف حساب آن شهرداری تهران در دوران شهرداری محمدباقر قالیباف بود. این هلدینگ پس طرح پرونده فساد که یک مورد آن ۱۳ هزار میلیارد تومان، معادل ۴ میلیارد دلار در سال ۹۳، اعلام شد و منجر به بازداشت برخی مدیران آن شد، آذرماه سال ۹۶ منحل شد].


جعفری: یعنی به جای این‌که پول به نیروی قدس بدند، بدهی بالا آوردند؟ پول به [نیروی] قدس دادند یا ندادند؟
ذوالقدرنیا: اینقدر دادن، یک صد [میلیارد تومان]، یک هفتاد [میلیارد تومان]، یک صد و سی و دو [میلیارد تومان] و یک پنجاه‌ [میلیارد تومان] پول دادند. انقدر هم ازش گرفتند [خنده] یک صد [میلیارد تومان]، یه بیست و یک [میلیارد تومان]، یه نود و چهار [میلیارد تومان]، یه هفت [میلیارد تومان] ... اینا رو به ریز نوشتیم با دلیل. بعد [ که این فهرست پول‌ها را تهیه کردیم، آبرومند] گفت: من این‎ها [فهرست پول‌های پرداخت و دریافت شده] را قبول ندارم، برای قبل بوده. گفتم که اشکال ندارد، ما نمی‌خوایم بگیم برای قبل یا بعد بوده، این‌ها برای قدسه؛ قبول داری؟ گفت: آره. گفتم: باشه. اگر یادتون باشد، یک نامه‌ای قاسم [سلیمانی] نوشت اموال را بدید. من گفتم که اول باید این را [هلدینگ یاس] منحل کنیم، اگر چیزی موند بعد به شما می‌دیم. گفتم ما منحل می‌کنیم، اموالی هم اگر بمونه چیزی نمی‌شه، این زیانی که شما وارد کردید را که می‌خواد بده؟ زیان را حالا عرض می‌کنم هزار [میلیارد تومان] کجاست برای کجاست.
جعفری: زیان‌ها، بدهی‌ها به کیه؟ 
ذوالقدرنیا: این هزار و دویست [میلیارد تومان] پرونده‌اش در قوه قضائیه است و [علی اصغر] شماعی [ایرانی] و [آیت‌الله] ابراهیمی، [مدیرعامل بانک انصار] دنبالش هستند و معلوم نیست زنده بشه. یه بحثی هست ...

[علی اصغر شماعی ایرانی، از مدیران شرکت‌های وابسته به بنیاد تعاون سپاه بود، از جمله شرکت پساآبادانا و هلدینگ پنا که سال ۹۰ تیم فوتبال راه‌آهن را خریداری کردند. او بر اساس اسناد منتشره در کانال تلگرامی جعبه سیاه، از مدیران اطلاعاتی نزدیک به علی فلاحیان، وزیر پیشین اطلاعات ایران،‌ بود که در سال‌های ۹۶ و ۹۷ برای تیم مسعود مهردادی-محمود سیف در بنیاد تعاون سپاه و سازمان اطلاعات سپاه، کار می‌کرد].

Item 1 of 5

جعفری: معلوم نیست چی شده. همین پول‌هایی است که حیف و میل شده ...
ذوالقدر‌نیا: نه این به اون ربط نداره. حالا برای شما توضیح می‌دم. بعد آقای [اسماعیل] قاآنی، [جانشین وقت فرمانده نیروی قدس سپاه] آمد، نشست و ما هم نشستیم. بحث بالا گرفت و دعوا شد، قاآنی با آبرومند. [قاآنی] می‌پرسید این پول‎‌ها کجاست؟ بعد [حمید] اصلانی، [معاون اجرایی سپاه پاسداران که سال ۹۹ با حکم قالیباف به عنوان مدیر حراست مجلس منصوب شد] آمد. [حمید] اصلانی گفت من این‎ها را قبول دارم. ما هیچی ندادیم. [حمید] نوروزی، [رئیس وقت بنیاد تعاون سپاه استان تهران] با اصلانی رفتند پیش قاسم [سلیمانی]. [بعدا قاسم سلیمانی گفت] پول‌ها را دادن. گفتم ما ندادیم از یاس به اینها، یعنی شهرداری
[منظور این است که بدهی‌های هلدینگ یاس به شهرداری تهران تسویه نشده است].
جعفری: [با خنده] حالا قاسم داره تازه می‌فهمه چه بلایی سرش اومده تو یاس. یک هفته پیش باهم صحبت می‌کردیم. هنوز نسبت به برخورد سپاه، شما [معاونت اقتصادی سپاه] و [سازمان] حفاظت [اطلاعات سپاه] با مجموعه یاس ناراحت بود. گفت پیش آقا [خامنه‌ای] هم رفته. گفت این نوع برخوردها [درست نیست] به او گفتم: قاسم، این حرف‌ها را پیش من نگو. من اگر حس کنم به یک نفر در مجموعه‌ام ظلم می‌شه، تا آخر می‌ایستم. بله ممکنه آقای [مسعود] مهردادی هیچ چیز برای نفع شخصی‌اش نبرده، این همه پول بیت المال را با دستورهای دیگران حیف و میل کردند، کنترل نکرده، نظارت نکرده، با دستورات الکی، این‎ها را نباید پاسخگو باشه؟ باید جواب بده ... این که نمی‌شه. من حالیش کردم همچین چیزی است مسئله. حالا خیلی خوبه موضوع خودشه، یعنی موضوع بدهی‌های به قدس برایش شفاف بشه. اگه شفاف بشه اون‌وقت می‌فهمه، که دیگه هی دفاع نکنه...
ذوالقدرنیا: شفاف شد. حالا این بحثی که گفتم آقای رمضانی  [از فرماندهان نیروی قدس سپاه] آمد. شما گفتی که رمضانی رو توجیه کن نسبت به آقای قالیباف. [جلسه‌ای با حضور رمضانی و آبرومند و ذوالقدرنیا برگزار شده است]. بعد گفتم آقای آبرومند این که به درد ما نمی‌خوره، باید حاج قاسم بنویسه، تو هم بنویسی. این را قبول بکن. چون ببینید سردار جعفری، بعد از آن [رمضانی] جلسه با قاسم گذاشت، با آبرومند، با مهردادی ...
جعفری: شما هم بودی؟  
ذوالقدرنیا: نه من نبودم، گفتم آبرومند با ایناست. گفتم‌ آبرومند این جدول سنده، صاف و صوف نمی‌تونی بکنی [با خنده]
جعفری: کی این جلسه را گذاشتند؟
ذوالقدرنیا: پریروز. رفتم اون‌جا، قاسم امضا کرد، آبرومند هم امضا کرد که این جدول را قبول داریم. 
جعفری: زیرش درباره زیان شرکت چیزی ننوشت؟ 
ذوالقدرنیا: نه، این را آبرومند خارج کرد و گفت این رو باهات حساب می‌کنم. این رو تو بنیاد [تعاون سپاه] باهات حساب می‌کنم. گفتم اشکال نداره.
جعفری: یعنی می‌خواد [بدهی‌ها را] گردن بنیاد [تعاون سپاه] بیندازه ...
ذوالقدرنیا: گفتم نگاه کن آقای آبرومند، یک بحثی سردار [جعفری] به من گفته که خودتون حلش کنید. اگر اختلاف پیش آمد، هیئت سه نفره هستید، شما، [مجید] خراسانی و من، اگر حل کردید، گزارش حل را می‌دید. اگر حل نشد، پیش سردار جعفری می‌رویم. این فرمولی بود که شما [عزیز جعفری] دادید. گفتم من غیر از این را قبول ندارم. اگر تدبیری دارید بگید. گفت: نه اینجور. گفتم: این که نمی‌شه آقای آبرومند، این کار را بزنی قدی اون کار دیگه ... من اا کار کنم ... [با خنده]
جعفری: اینکه ادامه همان خرابکاری‌های قبلیه. [با خنده]
ذوالقدرنیا: بهش گفتم اینجوری من نمی‌تونم کار کنم. بعد تو [پرونده بدهی] ۱۲۰۰ [میلیارد تومان] که حالا بهش می‌رسیم، مثلا [حسین] هوش‌السادات، [معاون وقت مهندسی و پدافند غیرعامل سپاه]، اومد و نشست [جلسه مشترک بین ذوالقدرنیا، آبرومند و هوش‌السادات برگزار شده است]. [آبرومند] این زمین را فروخته بود. گفتم آقای آبرومند، قانونا که نمی‌تونی زمین را بفروشی باید اون را در گردش کار بگذاری. گفت: خب این را ببر در بنیاد. گفتم: اشکال نداره، من این رو می‌برم تو بنیاد. اما خراسانی را می‌آرم، بنیاد را می‌آرن، تو رو هم می‌آرم. می‌گم این آقای هوش‌السادات ۳۷میلیارد از سپاه طلب داره. ما الان شهرداری را متوقف کردیم تا [بدهی‌ها] را صاف و صوف کنیم و همه این‌ها [بدهی‌ها] را به نام شهرداری بزنیم. یعنی ما خودمون را نجات بدیم. حالا اینجا دادگاه هست، حفاظت هست، کم بیاد و بخواهیم از سپاه بدیم، مشکل ایجاد می‌شه. هوش‌السادات امضا کرد، من امضا کردم، [سعید] محمد هم امضا کرد، آبرومند هم امضا کرد. سردار این‌ها وقت می‌بره، اما مستند می‌شه و بعد کسی نمی‌تونه الکی چیزی بگه.

[سعید محمد، فرمانده سابق قرارگاه خاتم‌الانبیا در دوران رسیدگی به مفاسد بنیاد تعاون سپاه به عنوان مسئول هیات پنج نفره تصفیه انتخاب شده بود. رسیدگی به این پرونده تحت نظر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران، بود. ریاست این هیات بر عهده صادق (میرزا حسن) ذوالقدرنیا بود. سعید محمد اکنون دبیر شورای عالی مناطق آزاد ایران است.]

جعفری: الان ساختار خوبی شده، به خصوص اون کمیته سه نفره با حضور آبرومند که فکر می‌کنه الان راه حل می‌ده، شما هستید، خراسانی هم هست. 
ذوالقدرنیا: حالا ما با آبرومند خیلی قاطی شدیم. به کاظم هم گفتم. [آبرومند] گفت صادق این [سعید] محمد را حذف کن.
جعفری: کی رو حذف کن؟
ذوالقدر: محمد رو حذف کن. یه کاری کن نباشه.
جعفری: کی گفت؟
ذوالقدرنیا: آبرومند. البته خصوصی گفت. گفت مثلا این عطایی را بگذار. گفتم: آقای آبرومند، عطایی را بخوام بگذارم، هیئت مدیره  [منظور هیات تصفیه است که توسط سپاه برای انحلال هلدینگ یاس تشکیل شده بود] باید مصوب کنه. من رئیس هیئت مدیره هستم اما نمی‌تونم این کار را بکنم. 
جعفری: یعنی محمد را برداری، عطایی را بگذاری. این که دوباره یعنی همان آش و همان کاسه. [خنده]
ذوالقدرنیا: به هر شکلی می‌خواد کار خودش را بکنه. بعد مال [موسسه] ثامن را آوردم. گفتم این هشت [هزار] میلیارد [تومان]. این هم سر رسید اقاله [فسخ قرارداد و رفع و رجوع مبادلات مالی]  گفتم آقای [مسعود] مهردادی، تو چک دادی، چک ۶۰۰ میلیارد دادی. نمی‌تونم به تو ملک بدم، چک می‌دم. یک کاری که می‌کنه اینه که می‌گه: آقا حل کردیم، حل کردیم. گفتم: حل کردیم برای وقتیه که به جای پول رفته، پول بیاد. این که با رفیقدوست یک صورتجلسه تنظیم کنید که پول نمی‌شه. باید تراز دقیق عمل بشه. الان خوب پیش می‌ریم. سه‌شنبه می‌ریم و قراره صبح از ساعت شش و نیم تا ساعت ۱۱ آبرومند، مهردادی، [حسین] محمد پورزرندی، [مدیرعامل وقت بانک شهر وابسته به شهرداری تهران] و ابراهیمی باشند. به ابراهیمی گفتم موضع دفاعی سفتی داشته باش، تعارف نکن. کسی اینجا دستور نمی‌ده. تصمیم نمی‌گیره ...
جعفری: این جلسه پنجشنبه را بگذاریم ساعت هشت و نیم، مشکل داره؟ 
ذوالقدرنیا: نه،‌ اصلا هفت بگذاریم. 
جعفری (صحبت تلفنی): جلسه ساعت ۹ صبح پنجشنبه را بگذارید هشت، بعد از اون با آقای آبرومند تماس بگیرید، ببینید می‌رسد یا نه، آن را هشت و نیم بگذارید، منتها بگید بعدش می‌خوایم جلسه شرکت توانا را بگذاریم. آقای خراسانی اینها هستند، فقط آقای دکتر رنجبر اضافه می‌شه به علاوه حیدرزاده. آقای علیپور هم اضافه می‌شه. علیپور و رنجبر جلسه دوم اضافه می‌شن. به آبرومند بگو تا بعد از ظهر وقتش را باز بگذاره. جلسه دوم را به آقای خراسانی هم بگید. آقای خراسانی به دکتر رنجبر می‌گه. (پایان تلفن)
ذوالقدرنیا: بعد بهش گفتم آقای آبرومند، شما داشتی با قالیباف اقاله می‌کردی. هشت هزار میلیارد [تومان] داشتی به شهرداری می‌دادی. اگه امضا شده بود؟! [احمد] وحید [دستجردی، مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه از فروردین ۹۴ تا مرداد ۹۶. او در جریان فساد بنیاد تعاون سپاه از سمتش برکنار شد و مجید خراسانی به جای او منصوب شد] سه میلیارد را امضا کرده بود. من جلوش را گرفتم. سفت هم گرفتم. گفت: فقط تو می‌توانی جلوش را بگیری.
جعفری: بهش بگو اگر این را داده بودید رفته بود، الان ما چه خاکی بر سرمون می‌ریختیم؟ با چی چی بدهی‌مون را می‌دادیم.
ذوالقدرنیا: سردار، اصلا بیچاره می‌شدیم.
جعفری: چی گفت؟
ذوالقدرنیا: گفت من قبول دارم. به آقای مهردادی هم گفتم این کاری که کردی، همه‌اش خلافه. همون اقاله‌ها.
جعفری: اقاله‌ها هم خلافه؟
ذوالقدرنیا: سردار، ما چهار سال وقت داشتیم که پول را [به شهرداری] برگردونیم. هیچ اولویتی برای اقاله هم نداشته. در ثامن کنتور می‌انداخته...
جعفری: الان قالیباف برای همین به شدت از تو ناراحته.
ذوالقدرنیا: به شدت ناراحت است. می‌دونید چه کار کرد؟ آمد دم در مسجد. گفت صادق یه کاری کن. گفتم چی کار کنم؟ 
جعفری: درِ مسجد؟
ذوالقدرنیا: مسجد محله‌مون. خونه ما با خونه قالیباف یک کوچه فاصله داره. صبح‌ها مسجد همدیگه ‌را می‌بینیم.
جعفری: تو هم [شهرک شهید] دقایقی می‌شینی؟
ذوالقدرنیا: آره، آمد گفت بیا امضا کن. هشت میلیارد و خورده‌ای از طریق آقای [مصطفی] خورسندی، [مشاور محمدباقر قالیباف] نوتیف فرستاده بود. گفتم آقای قالیباف، این هم به ضرر جعفریه، هم به ضرر تو و هم به ضرر من، خلافه. گفت: نه تو امضا کن. گفتم: من که نمی‌تونم امضا کنم. گفت: خب جلسه بگذار. گفتم: من جلسه می‌گذارم. بعد جلسه گذاشت،  [قدرت‌الله] گودرزی، [معاون وقت مالی اقتصادی شهرداری تهران] آمد. 
جعفری: گودرزی کیه؟
ذوالقدرنیا: گودرزی معاون اداری مالی‌ قالیباف در شهرداری بود که برش داشتند. اون موقع بود. [قالیباف در جلسه] گفت این را آوردم. گفتم: این خلافه. تو آمدی به من هشت هزار میلیارد پول دادی، به جای این‌که به [شرکت] رسا [تجارت] بدی، به [شرکت] پژوهاب [هستی] دادی.

[شرکت پژوهاب هستی، یک شرکت کارگزاری واسطه بین شهرداری تهران و پیمانکاران برای خرید و فروش املاک و اموال شهرداری، توزیع پروژه‌ها و عقد قراردادها بوده است. روش کار این شرکت این بود که اموال و املاک یا پروژه‌های مدنظر در شهرداری تهران را شناسایی و با قیمت ارزان می‌خرید، سپس همین پروژه‌ها را به شرکت‌های واسطه دیگر مانند شرکت رسا تجارت با قیمت واقعی می‌فروخت. پولی که در جریان این خرید و فروش به دست می‌آمد، صرف پروژه‌های خاص می‌شد. در یک پرونده،‌ این شرکت از محل سود فروش یک قطعه زمین شهرداری به شرکت رسا تجارت، ۵۰ میلیارد تومان به «موسسه خیریه متوسلین امام رضا» وابسته به زهرا مشیر، همسر قالیباف پرداخت کرد. شرکت پژوهاب هستی خرداد سال ۱۴۰۰ به نام شرکت «امیر سلیم بین‌الملل» تغییر نام داد.]

ذوالقدرنیا: من که با خاموشی ارتباط مستقیم دارم. [طائب] دو سه جای دیگه هم گفته. همین را  گفته، به شدت هم ناراحته. یه بار هم گفت تو آقا [خامنه‌ای] را هم خراب کردی. 
جعفری: طائب هم از قالیباف حمایت می‌کنه. یعنی الان ناراحته که چرا مثلاً همکاری نکردی؟
ذوالقدرنیا: بله، موقعی که شما دستور دادید بازرسی کنیم، طائب، [محمدرضا] یزدی، [معاون حقوقی و پارلمانی سپاه پاسداران] را با آبرومند و [محمود] سیف خواسته بود.

[محمود سیف، مهره ارشد معاونت اقتصادی سازمان اطلاعات سپاه که در ایران با نام محسن سجادی‌نیا فعال بود. او در خارج از ایران متهم به قاچاق مواد مخدر، سلاح و تامین اسکناس جعلی برای نیروهای حوثی مورد حمایت جمهوری اسلامی در یمن بود. محمود سیف عضو هیات مدیره شرکت‌های وابسته به هلدینگ یاس بود و در جریان رسیدگی به پرونده فساد این هلدینگ بازداشت و طبق اعلام قوه قضاییه به ۳۰ سال زندان محکوم شده است].

[قالیباف] گفت: اسم این‌ها را نیار. گفتم: اصلا [شرکت] پژوهاب مال یاس نیست، برای سپاه نیست. ریخت به هم. بعد از این [جلسه]، قاسم [سلیمانی] به من گفت صادق، قالیباف به تو فحش می‎ده‌ها.[خنده] گفتم: چه کار کنم، فحش‌خورم خوبه. [قالیباف] گفت: این کار را بکن، گفتم: من این کار را نمی‌کنم.
حالا از اون طرف، آقای [حسین] طائب، [رئیس سازمان اطلاعات سپاه] گفته صادق چپیه رفته با [محمدعلی] نجفی، [شهردار وقت تهران] جلسه گذاشته، برید روی صادق کار کنید.
جعفری: کی این را گفته؟
ذوالقدرنیا: طائب این را به [مهدی]‌ خاموشی، [رئیس وقت سازمان] تبلیغات [اسلامی] گفته. تو بیت [دفتر رهبر جمهوری اسلامی] گفته. گفته که ما می‌خوایم نجفی را بگیریم، اما این [ذوالقدرنیا] رفته [با نجفی جلسه گذاشته] حالا ما رفتیم چه کار کردیم؟ رفتیم نجفی را کنترل کردیم. نجفی یک نامه کتبی به من زده، این هم نامه‌اش.
جعفری: باید زودتر به من می‌گفتی من با طائب صحبت کنم. من [ذوالقدرنیا را] مامور کردم بره [با نجفی] جلسه بگذاره، بعد تو می‌گی چپیه؟ بعیده! 

[طائب به یزدی] گفته بود، تو این طرفی یا آن طرف. یزدی گفت: چه کار کنم؟ برو از کاظمی بپرس. یزدی نرفت توی تیم اون‌ها. از اول بدبختی ما اینه که اطلاعات بره پشتش و سیف و این‌ها را بگیره بگه اینها سوژه‌ان؟ پنج درصد به این و پنج درصد به اون می‌ده. این‌ها خیال می‌کنند مسئله با پول حل می‌شه. بعد آقای طائب گفت: تو می‌خوای آبرومند را خراب کنی. گفتم: برای چی؟ والله بالله من با آبرومند رفیقم. گفت: یک جلسه بگذاریم. گفتم: من دو تا شرط دارم، یکی بیت‌المال حفظ بشه و یکی آبروی افراد. من همین الان که دارم می‌روم خدا شاهده می‌خوام هم مشکل مهردادی حل بشود هم آبروی آبرومند حفظ بشه. گفتم: این‌ها به نفع تو هست یا نیست؟ گفت: من قبول دارم. گفت: این نجفی نامه را به تو داد. گفتم این نجفی که قبول کرده، من تیم گذاشتم در شهرداری. لذا این‌ها به طور وحشتناک در حال حمله از پشت هستند، می‌خوان من کوتاه بیام امضا کنم. گفتم: من یک نفر به من بگه، آقا عزیز جعفری به من بگه، امضا می‌کنم. 
جعفری: این ساختار خیلی خوب شده، هیئت مدیره و این ترکیب خیلی خوب شده. 
ذوالقدرنیا: بعد آبرومند رفته به ستادکل [نیروهای مسلح] پیش آقای [محمد] باقری، [رئیس ستاد کل نیروهای مسلح] گفته [موسسه] ثامن حل شده. باقری داد و بیداد به من که صادق تو رفتی ساخت و پاخت کردی؟ گفتم: آقای باقری قربونت برم، من نشستم دنبال تسویه هستم. سیر مراحل اینطوری است. گفت: این که خیلی خوبه. گفتم: این ساختاریه که عزیز جعفری درست کرده. ما ترکیب سه نفره‌ای که بودیم، شدیم شش نفر. خود آبرومند هم هست؛ نه تصمیم می‌گیره، نه دستور می‌ده، فقط داره توضیح می‌ده، چون کار را خود هیئت امنا انجام داده. مهردادی فقط امضایش را می‌خوایم. گفت: خب این را حفظ کن. گفتم کسی را تغییر ندن، همان گزارش بود که شما امضا کردید، آن را پشت سرش گذاشتم. گفت: پس این هیئت مدیره چیه؟ گفتم: آن هیئت مدیره بالاسریه. و این هیئت مدیره، همان هیئت تسویه است، همان مسئول تسویه است. همون [سعید] محمده. 
جعفری: به اون نمی‌گن هیئت تسویه. 
ذوالقدرنیا: من گفتم هیئت تسویه. اصلش اینه که این پنج نفر بنشینند، یک نفر مسئول اجرایی داشته باشه، تا این ساختار حفظ بشه. گفتم اگر روی اسم حساسیت وجود دارد، اسم را حذف می‌کنم. گفت: آن را هم قرار بوده مهردادی بیاد. گفتم: کی قرار بوده مهردادی بیاد؟ 
جعفری: خب مهردادی اینطوری قراره بیاد. اینجوری قراره فعال بشه.
ذوالقدرنیا: خیر، به آبرومند گفتم تو شب رفتی به فلانی گفتی که کار تمام شده، اینا رفتن، تو خودت را آماده کن.
جعفری: به کی گفته بود؟ به مهردادی؟
ذوالقدرنیا: خیر، یه قوم و خویش‌شان بود که…
جعفری: یزدانی
ذوالقدرنیا:ها، همون یزدانی. بعد یزدانی پرسیده بود چی شده؟ به محمد این را گفته. او هم گفت خبری نشده. بعد ابراهیمی به پورزرندی گفته که این هم شده مدیرعامل ثامن. من رفتم گفتم آقای آبرومند، در جلسه قرار شد ما استعلام کنیم، کاظمی رد کرد. تو رفتی گفتی شده مدیرعامل ثامن؟
جعفری: آبرومند رفته بود گفته بود؟
ذوالقدرنیا: هم آبرومند و هم ابراهیمی گفته بودند.
جعفری: ابراهیمی هم گفته بود؟!
ذوالقدرنیا: ابراهیمی به پورزرندی گفته بود. اونم به او گفته بود. یادتونه؟ من تو جلسه صبح که شروع کردم گفتم این جوی هم که به وجود آوردید که اینها رو چی کار کردند، همون شب ما هنوز استعلام نکردیم، ‌شما این کار رو کردید. 

جعفری: می‌گم این جلسه‌ای که پنجشنبه می‌ذاریم، آقای چیز نباشه؟ ابراهیمی که نماینده و مالک ثامن هم هست؟ رسمیت نداره البته.
ذوالقدرنیا: ابراهیمی هم به این ور می‌زنه و هم به اون ور. الان رفته تو زمین آبرومند. با این حالش که اینور، اونور می‌کنه! من به اون گفتم که ببین آقای ابراهیمی! من توپ را به تو دادم، گفتم ناظر باش. بعد می‌ری با اون می‌سنجی.
جعفری: نسخه می‌پیچه که حل بشه؟
ذوالقدرنیا: نه، می‌خواد جوری بشه که سراغ خودش هم نره. چون همه‌اش از این می‌ترسه که بره در انصار. گفتم نگاه کن، شک نکن، اولش ثامن در انصار بود، ما گردش کار کردیم، خواهش کردیم رفت اونجا. اگر بنا باشد آبروی سپاه بره قطعا از این تصمیم‌گیری‌ها می‌ره. 
جعفری: ما این ثامن و اینا را، بدهی‌شان را صاف می‌کنیم و  می‌فروشیم به چیز [بانک انصار]. یه چیزی باید به ما بدن. 
ذوالقدرنیا: می‌دن. ۱۸۰۰ میلیارد می‌دن اگر ما این‌ها [تراز مالی] را مثبت کنیم.
جعفری: اینا رو مثبت کنیم، ۱۸۰۰ تا پول باید به ما بدن.
ذوالقدرنیا: به شرطی که اینجا رو صافش کنیم. 
جعفری: ها، به شرطی که اینجا رو صافش کنیم. یه چیزی هم می‌دیم، می‌دیم، بعداً اونجا جایگزینش…
ذوالقدرنیا: بعدا جایگزینش می‌کنیم.
جعفری: ها، آره.

ذوالقدرنیا: الان یک کاری که کرده که خیلی کلیدیه. ابراهیمی از زیرش در رفته، درآوردم که به شماعی ۱۰۰۰ میلیارد دادند. ابراهیمی این را داده.
جعفری: به کی؟
ذوالقدرنیا: به همین دو نفر. شماعی هست! ۱۰۰۰ میلیارد، ۴۵۰ میلیارد. اصلا ربطی به ثامن نداره. ابراهیمی داده. بعد این ضمانت هم باطل بوده. بعد این پول همراه اول بوده. بعد نه این‌که با هم بودند، این را انداختند تو ثامن. حالا من می‌خوام تو جلسه روز پنج‌شنبه، سردار، ببخشید! بعد بیام. هزار میلیارد، دو هزار میلیارد ما از انصار رفتیم پول گرفتیم. روزی ۱۵ میلیارد. [احمد] وحید، [دستجردی، مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه از سال ۹۴ تا ۹۶] ۴۵۰ میلیارد از ثامن ریخته توی... 
جعفری: ۱۵۰۰ تا احتمالا گرفتیم. ها؟
ذوالقدرنیا: بله، ۱۵۰۰ تا. نه، ۱۸۸۰ میلیارد گرفتیم از ثامن. که ۱۸ درصد باید ثامن بده‌ ها. من یک پیشنهاد دادم. آبرومند قبول کرد، مهردادی هم قبول کرد. در هیئت مدیره هم قبول کردند. [از اینجا لحن محرمانه‌ و گلایه‌آمیز می‌شود] این یاس اصن ربطی به پرونده نداره. تو رفتی با [شرکت] همراه اول، [که بخشی از سهام آن متعلق به بنیاد تعاون سپاه بود]، قرارداد بستی. تو ضمانت از بانک صادرات گرفتی، باطل دراومده. اینجور!
جعفری: اینجور چیزا رو باید جلسه‌ای با خراسانی، ابراهیمی، من و شما بگذاریم. 
ذوالقدرنیا: نه، اول.
جعفری: تو اون جلسه شاید نه، جلسه ابراهیمی که نیست ما یه دفعه بگیم ابراهیمی. ابراهیمی ببینیم اصلا قبول می‌کنه.
ذوالقدرنیا: نه سردار، ببین! من به نظرم همین ترکیبی که گفتی. اصن شما ببین! ما هیئت مدیره داریم دیگه، همین پنج نفر. هیئت مدیره آنالیز می‌کنیم می‌دیم به هیئت مدیره، توضیح می‌دیم.
جعفری: هیئت مدیره از همون‌ها بخواد.
ذوالقدرنیا: آره دیگه! هیئت مدیره بنویسه که آقا! این، اینه!این، اینه!  اگر ما همه‌اش روی همین سیستم، ساختار بیاد، جواب می‌ده. اینم به نظرم فهمید که به وقت نیستش، گفتی که حضوری صحبت بکن. ببین! سردار، ما یه بحثی داشتیم سطح کشور. همین مسئله که فرمودید حضوری صحبت بکن. پیشنهاد دادیم،‌ گفتیم برای اینکه سر و سامان بدیم، یه کمیته‌ای باشد اینا رو سر و سامون بدیم بهش.
پیشنهاد را هم قبلا دادیم خدمتتون که آقای [یحیی] علاء‌الدینی، [معاون طرح و برنامه سپاه] باشه، [معاون] بازرسی [سپاه] باشه، فلان باشد. الان هم حسابرس‌ها دارند می‌رون. این ترکیب می‌توانه کل کشور را سر و سامان بده. یعنی در‌آمدها، شرکت‌هایی که هستش، فرمانداری‌ها، استانداری‌ها.
جعفری: این را بذار من بخونم.
ذوالقدرنیا: شما گفتی توضیح.
جعفری: توضیح‌اش نه! هر روز جلسه شد، یک ربع، بیست دقیقه قبلش، زودتر بیا بالا صحبت کنیم. 
ذوالقدرنیا: باشه، پس جلسه سه‌شنبه را از صبح هشت‌ و نیم می‌گذاریم.
جعفری: آره،هشت، هشت و نیم می‌‌ذاریم. به علی‌آبادی می‌گم. که اونم می‌رسه. بتونیم اون رو هم دنبال کنیم. 
ذوالقدرنیا: فراموش‌تون نشه‌ها.
جعفری: بله،
ذوالقدرنیا: خداحافظ!
جعفری: خداحافظ!

[کمی بعدتر در باز می‌شود]
ذوالقدرنیا: ببخشید! من رمضانی رو هم باهاش صحبت کردم؛ مالِ قدس. قرار شد قالیباف را بیاره. گفت بیاد توضیح بده . بهش گفتم قالیباف نه به من پول داده، نه به قاسم. طی کردم آقای رمضانی بیاد، قالیباف هم بیاد، بنشینند براشون توضیح بدن. شما توجیهش کن. قالیباف از رمضانی استفاده کرده. 
جعفری: هیچ چی ندادند یعنی؟
ذوالقدرنیا: هیچ چیز ندارند. من لیست قدس را به آن‌ها دادم. لیست را آبرومند داده قاسم. اصلانی، همه تایید کرده. خب می‌گفتید از قدس گرفتیم.
جعفری: یعنی خودشون قبول دارند که هیچی نگرفتن،‌ ندادن؟
ذوالقدرنیا: بله بله، خودشون امضا کردند. الان امضای قاسم اینجا هستش. فقط پنج هزار میلیارد رفته به حساب پژوهاب. همون بحث بافت. پول رو می‌ده به اینور. خداحافظ.
ذوالقدرنیا از دفتر جعفری بیرون می‌رود. 


- ذوالقدرنیا با یکی از مسئولان دفتر عزیز جعفری: سلام علیکم، خوبی؟ آقا ما پنجشنبه جلسه گذاشتیم که افتاد برای هفته بعد. برای قرارگاه بود، اسم شما را هم نوشتیم. افتاد هفته بعد. پس اون اصلاح شد؟
- یکی از مسئولان دفتر عزیز جعفری: بله. آبرومند هم می‌تونه بیاد.
- ذوالقدرنیا: آبرومند بیاد، ۱۰ به بعد.
- یکی از مسئولان دفتر عزیز جعفری: فردا رو فقط خودتون بگید حاج آقا! دیر می‌کنند. اعضای جلسه دوم را می‌‌گین شما؟
- ذوالقدرنیا: ببینید، از کانال عزیز بگید بهتره. من بگم یکی می‌گه می‌خوام برم دانشگاه یکی می‌خواد بره اونجا. 
- یکی از مسئولان دفتر عزیز جعفری: نه دیگه، آبرومند را من سر خطش کردم، بقیه را شما می‌خواید بگید دیگه. من خراسانی را می‌‎گم.
- ذوالقدرنیا: خراسانی که تو جلسه هست.  
- مسئول دفتر: خب، رنجبر باشه!
- جعفری: خب اینا رو چشم می‌گم. آقا، یاعلی!
- مسئول دفتر: التماس دعا! فقط قراره رنجبر اضافه شه دیگه؟ رنجبر و علیپور
- ذوالقدرنیا: بله
- مسئول دفتر: حالا شما حفاظتی هستید؟ همیشه ضبط صوت همراه شماست. 
- ذوالقدرنیا: خودش هم می‌دونه. چون ما همه این‌ها را ضبط می‌کنیم سند می‌کنیم.
- مسئول دفتر: صحبت‌های ما را تو را به خدا قطع کنید ضبط نکنید. [خنده] 
- ذوالقدرنیا: کاری به تو ندارم.
- مسئول دفتر: اصلش اینه، زورتون که به اونا نمی‌رسه، آخرش زورتون فقط به ما می‌رسه.  
- ذوالقدرنیا: اتفاقا! اون دفعه عزیز گفت من کی حرفی زدم؟ گفتم حرفی نزدی عزیز؟ گفت: ها، من یادم نبود. گفتم: ببین عزیز سند موجوده. [خنده مسئول دفتر]  چون فراموش می‌کنه‌ها! من الان ۱۰ تا چیز به این گفتم، می‌خوام بنویسم، باید این را پیاده کنم که ببینم چی شد، چی نشد.
- مسئول دفتر: خب، بهتره اینطوری.
- ذوالقدرنیا: چون فردا چیزی کم می‌شه، زیاد می‌شه.
- مسئول دفتر: درسته، فردا ممکن است چیزی کم و زیاد شه، یادت می‌ره. باید یه سیستم بذارم روی گوشیم، آقا عزیز هرچی می‌گه ضبط کنم، [خنده هر دو] فردا نگه هیچی نگفتم.
- ذوالقدرنیا: چون آدم به هر حال اشتباه می‌کنه. اون روز ضبط کردی، بهش گفتم که من گفتم. عزیز گفت تو چرا گفتی؟ [خنده] خب من دبیرم. باید ضبط کنم، پیاده کنم. دبیر جلسه‌ من هستم دیگه. بالاخره به تو می‌گم، به اون می‌گم. من که نمی‌تونم تو ذهنم همه اینا را ضبط کنم. بعد یکی بگه "کی گفتم؟" بعد من می‌گم ببخشیدا! بند چهار، دقیقه فلان اینو گفتی [خنده هردو].
- مسئول دفتر: التماس دعا.


- ذوالقدرنیا: اون دنیا هم همینجوریه ها!

- مسئول دفتر: اون دنیا که تصویریش هست. 

- ذوالقدرنیا: خداحافظ.

[پایین رفتن از پله‌ها و پایان فایل ضبط شده.] 

پروژه برج‌های لوکس دوقلو خاتم

پروژه برج‌های لوکس دوقلو خاتم

A Midpoint MediaLab Productپیاده‌سازی و توضیحات: تحریریه ویکی‌فساد
تهیه‌کننده: رهام انصاری
طراح گرافیک: فرزاد خالقی
عکس‌ها و تصاویر: Getty images, ISNA, Farsnews, Hamshahri, YJC, Etemad

wikifesad - 2022©